تجربه معنادار وضعیتهای زندگی ، بخشی از هدف اثر هنری در نگهداری و انتقال معناهاست. از این رو هدف اثر معمارانه وجودی ساختن معماری است ، معناهائی که در محیط حضور دارند و با تحلیل وجوه فضا و خصلتهایش ، محیطی کامل و فراگیر را به معنای عینیت بخشی گوهر مکان نمایان می سازد. به تعبیر هایدگر که می گوید : فضاها هستی خود را از مکانها می گیرند و نه از فضا ، پدیدار شناسی مکان بر آن است تا بر پایه دریافت و فهم انسان از محیط که آنرا در طبیعت ، شهر ، ساختمانها و در کل چیزها متمرکز و شرح میدهد ، خصلتهای محیطی را آشکار سازد. سطوح محیطی یا Environmental Levels یعنی رابطه میان مکانهای طبیعی و انسان ساخت Man-Made مبنای درک انسان از طبیعت و ساختار طبیعی برای رسیدن به پایگاه وجودی خویش است. هر آنچه را دیده و تجربه کرده است میسازد هرجا طبیعت صورتی مرکز یافته دارد او یک میدان می سازد و در جائی که به یک سمت و سو اشاره دارد یک مسیر میسازد.در عین حال انسان تمایل به تکمیل وضعیت موجود و آنچه را که فاقد آن است دارد. انسان با درک خود از طبیعت و نمادین سازی به واسطه عینیت بخشی به مکان و نمایان سازی خصوصیات آن با آزاد کردن معنا در ارتباط با انسان و اندامهای حسی انسان که از اهداف وجودی ساختن معماری است ، محل را به مکان تبدیل می کند. جهت یابی و هویت بخشیidentify برای تحصیل  پایگاه وجودی انسان به عنوان اعمال روان شناختی مبنای مبانی نظری و برنامه ریزی معماری است. لذا عناصر و کیفیتهای محیطی و خصلتها به معنای آشنائی با یک محیط و تشخص خاص آن محیط بوده است. انسان شهری مدرن ، ارتباط خودش را با محیط طبیعی تا حد روابط خرد فرو کاسته است و در عوض او بایستی با چیزهای انسان ساخت در ارتباط باشد مثل خیابانها ، خانه ها و ماشینها، اما بایستی این حقیقت را درک کنیم که انسان بخشی از محیط یکپارچه است.


 امروزه دو نوع معماری مدرن مورد بحث است، یکی معماری عمومی و استاندارد شده که متکبر و آزاردهنده است و دیگری معماری خصوصی که معمولا بر الگوهای منطقه ای مبتنی است و به شکلی هماهنگ با طبیعت و معماری و چشم اندازها و فضای شهری موجود در می آمیزد. مکانهای فرهنگی ، تجاری ، فضاهای اجتماعی و مدنی ، دینی ، میدانها ، تماشاخانه ها ، پل ها و . عناصر نمادین و عمومی هر شهرند که به همراه عناصر طبیعی و تاریخی و عناصر حیاتی و کلیدی اجزاء تشکیل دهنده ساختار شهر را تشکیل می دهند. شهر ها حاصل ترکیب سه عامل است : بستر طبیعی ، عناصر انسان ساخت و جامعه انسانی. 


هدف اثر معمارانه ایجاد شرایط مساعد جهت فعالیتهای ضروری و اختیاری با تحلیل وجوه فضا و خصلتهایش در جهت پاسخدهی به حواس انسانی،لازمه شکل گیری فعالیتهای اجتماعی در فضای شهر می باشد. تنوع فعالیت‌ها در فضای شهری، یک الگوی مرکزی مشخص را پدیدار می‌کند . فعالیت‌های ضروری هدفمند ؛ یعنی فعالیت‌هایی که مردم معمولاً مجبور به انجام آن‌ها هستند: رفتن به محل کار یا مدرسه، انتظار در ایستگاه اتوبوس و تحویل کالا به مشتریان. این فعالیت‌ها تحت هر شرایطی انجام می‌شوند. در انتهای دیگر این درجه‌بندی، فعالیت‌های کاملاً فراغتی و اختیاری قرار دارند که مردم به آن‌ها علاقه‌مندند: پیاده‌روی در گردشگاه، سر پا ایستادن برای داشتن زاویه‌ی دید خوبی به شهر و مناظر شهری، نشستن برای لذت بردن از منظره و یا هوا ، دیدن فیلم و تئاتر ، شنیدن موسیقی ، دوچرخه سواری و ورزش کردن  ، اغلب جذاب‌ترین و محبوب‌ترین فعالیت‌های شهر به گروه فعالیت‌های اختیاری تعلق دارند که کیفیت مناسب شهر پیش‌نیاز آن‌هاست.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : انسان ,معماری ,محیط ,طبیعی ,عناصر ,فعالیت‌های ,انسان ساخت ,پایگاه وجودی ,کیفیت مناسب ,فعالیت‌های اختیاری ,عینیت بخشی ,وجودی ساختن معماری
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مسابقات ایران پیامک ویژه امام زمان (عج) پيج هاي اينستاگرام خواننده ها کسب درآمد از اینترنت اخبار تعطیلی سید امیرحسین موسوی داودی فصل رویش Yousef gomgashte دانستنی ها علمی روز kishtours.com